دوازده شهريور از راه رسيد و بالاخره چهارمين دوره شوراي اسلامي شهر خواجه كار خود را آغاز كرد و در آخرين فرصت و مهلت، انتخاب هيئت رئيسه انجام و شیرزاد با 3 رأي از 5 عضو شوراي شهر خواجه، رياست اين شورا را از آن خود كرد. اعضاي شوراي اسلامي چهارم حتي در انتخاب رئيس براي خود هم درمانده بودند و با اين درماندگي تا 12 شهريور پيش آمده بودند.
در مورد دسته بندي ها و پشت پرده هاي سياسي و غيرسياسي و بازيگرداني ها و بازيگردان ها حرف بسيار است و در مجال بهتر مي توان سخن گفت.
در نگاه نخست؛ انتخاب رئيس شورا با 3 رأي، از وضعيت شكننده و نااميد كننده در جمع شورا حكايت دارد. اين تصميم گيري هاي خلق الساعه نگران كننده است. اين تصميم گيري نشان مي دهد كه اين ها در چند ماه گذشته هم انديشي و هم فكري و همراهي قابل اعتنايي نداشته اند.
دو نكته ي مهم مطرح مطرح است كه كليدواژه اي براي اين نوشتار هستند. يكي همين « استقلال » شورا از مراكز قدرت و ديگر « وحدت » اعضاي شوراست. آراي رئيس شورا، از دسته بندي شكننده اي حكايت دارد كه در ادوار ماضيه نيز كار دست شورا و شهرخواجه داده بود و شنيده ها نيز حاكي از ارتباط برخي از اعضا با برخي كانديداهاي پيروز و شكست خورده در انتخابات مجلس دارد. همين قدر نشانگر آن است كه « استقلال » و « وحدت » شورا از همين ابتدا در خطر است.
اكنون شوراي اسلامي شهرمان با 5 عضو كار خود را شروع كرده است و اختلاف ميان آن ها چنان نيست كه كسي در مقام انكار برآيد. اين 5 عضو، خود داوطلب خدمت بودند و خود فرياد مي زدند كه ما قصد آباد كردن خواجه را داريم. اكنون عرصه خدمت برايشان مهياست؛ اين گوي و اين ميدان.
همه بايد براي موفقيت اين « شورا» كمك كنيم و آن را از دست اندازي سارقان سابقه دار، و زرمندان و نوكيسه هاي بي ريشه و تشنگان قدرت و سرمستان ثروت در امان نگه داريم.
مسئولان امر نيز چنان نكنند كه با شوراي سوم كردند. پس از چهار سال نگويند كه اين اعضا صلاحيت عضويت در شورا را ندارند. شوراي اسلامي چهارم، ثمره و محصول « رأي » شهروندان است ( هرچند رأي قشري و طايفه اي و محله اي و نه رأي معنادار افكار عمومي و اكثريت شهروندان ) و « رأي»،« حق الناس» است. عدم نظارت لازم به عملكرد شورا و عدم برخوردهاي به موقع، همانا خيانت به « حق الناس» است. شوراي اسلامي چهارم را در عين احترام به استقلال و جايگاهش و در عين تلاش براي حفظ استقلال و جايگاهش، بايد همواره زير ذره بين داشت. هر كس كوچك ترين قصور و انحراف از شورا ديد، مسئول است كه فرياد كند و اگر چنين نكند، در حق مردم خيانت كرده است.
مهم تر از اعضاي شورا، خود شوراست و مهم تر نيز حفظ جايگاه شوراست و نبايد چنان شود كه اين نهاد مردمي و « خويشتن سالاري» از چشم مردم بيفتد.
یوخا.