
معدن مس سونگون و جنگل هاي ارسباران
عباس فلاح نماينده اهر و هريس در مجلس سي ام تيرماه امسال در تذكري به وزير صنعت، معدن و تجارت گفت: « متاسفانه معدن مس در این منطقه نه تنها سود چندانی برای مردم منطقه ندارد بلکه بلای جان شده و موجب نابودی جنگلها شده و ضمن خسارت به باغها، آلودگی آب شرب را نیز در بر داشته است؛ آیا این انصاف است که با آن همه خسارت قوانین صریح زیست محیطی یک ریال هم به مردم منطقه خسارت پرداخت نکند». اين را خبرگزاري ايسنا از محتواي تذكر شفاهي عباس فلاح گزارش داده اما خبرگزاري خانه ملت اين بخش از تذكر او را چنين نقل كرده است؛ « نماینده مردم اهر و هریس در مجلس شورای اسلامی با انتقاد از عملکرد وزارت صنعت، معدن و تجارت در خصوص رفع مشکلات معادن در برخی استان ها تصریح کرد: مسئولان باید پاسخگوی نابودی جنگل ها و بارش های سمی به علت وجود برخی معادن باشند».
پيشتر در خبري از نماينده اهر و هريس آمده بود كه برخي، پروانه بهره برداري از معادن منطقه را گرفته اند و بهره برداري هم نمي كنند و اجازه هم نمي دهند كه افراد ديگري براي بهره برداري وارد عمل شوند ( نقل به مضمون).
حداقل دو گزاره ي عمده از اين اظهارات قابل برداشت است؛ اول اين كه عباس فلاح در ورود به حوزه معدن قادر به پيشروي نبوده و صحبت از اين كه اكتشاف و استخراج معادن موجب نابودي جنگل ها، آلودگي آب شرب و بارش هاي سمي شده به قصد فشار آوردن بر دست اندركاران آهنين مس مطرح شده است. دوم اين كه وي عميقاً به حفظ محيط زيست و حفاظت از جنگل ها و خطرات غيرقابل جبران بارش هاي اسيدي و فاجعه آلودگي آب شرب ايمان دارد.
من تا آنجا كه ذهنم ياري مي دهد، اولين بار است كه مي بينم از نماينده اهر و هريس دغدغه و نگراني زيست محيطي بروز مي دهد و اميدوارم تذكر و تأكيد ايشان از باور قلبي برخاسته باشد و همواره تداوم يابد و گرنه استفاده ابزاري از مقوله محيط زيست براي پيشبرد مصالح ( مردمي يا شخصي ) مايه شرمساري است.
شرايط موجود اجتماعي و فرهنگي در منطقه، عقب ماندگي ها و محروميت ها و به ويژه نرخ بالاي بيكاري مانع از آن مي شود كه مباحث زيست محيطي در منطقه برجسته شود و نگراني عمومي شكل يابد. حتي در سال هاي گذشته از مسئولين امر در كشور هم تصريح كرده بود كه « نابودي جنگل هاي ارسباران حتي به بهانه استخراج طلا هم قابل قبول نيست». حتي خانم جوادي رئيس سابق سازمان محيط زيست كشور يكبار در جمع مردم ورزقان هم گفت كه حيف است اين طبيعت كه به بهاي استخراج مس نابود شود.
عقيده و نظر شخصي من اين است كه سونگون و ده ها معدن مس و طلا كه يكي پس از ديگري در منطقه به كشف و استخراج مي رسند، منافع شان هرگز به پاي آسيب هاي آنها در منطقه نخواهد رسيد. حتي سال ها قبل نوشته بودم به طعنه كه؛ « آيا پس از درياچه اروميه نوبت جنگل هاي ارسباران است؟». در واقع نوبت جنگل هاي ارسباران هم رسيده است.
از آقاي فتحي پور كه در خصوص زلزله قره داغ نطق و اظهاري نداشته و تاكنون در خصوص محيط زيست منطقه اقدام مؤثري نداشته، انتظاري نمي رود. يعني او به ويژه در سال هاي اخير با چسب هم به اين خاك نمي چسبد. آقاي دهقاني نماينده ورزقان و خاروانا و آقاي فلاح نماينده اهر و هريس حداقل در موضوع زلزله خوب ظاهر شده اند و اميد مي رود توجه به مقوله محيط زيست سرلوحه فعاليت هايشان باشد و دنبال طرحي كه مي دانند ولو در دراز مدت باعث نابودي طبيعت منطقه مي شود، نروند. بايد تدبيري انديشيد كه از معادن و منابع قره داغ با حداكثر احتياط استفاده شود و استفاده حداقلي صورت گيرد. به اين نكته توجه كنند كه براي رشد و توسعه قره داغ، فعال سازي قابليت هاي سنتي آنها كافي است و نيازي به ويران كردن طبيعت و استخراج معادن نيست.
یوخا