می خواستند بازسازی مناطق زلزله زده را یک سال بعد زلزله شروع کنند/ مسئولین فعلی حتی یکبار هم به منطقه

می خواستند بازسازی مناطق زلزله زده را یک سال بعد زلزله شروع کنند/ مسئولین فعلی حتی یکبار هم به منطقه

بله،تمام نطق ها، مکاتبات، تمام نامه ها بخصوص بحث اخیر درباره جاده مرگ داشتم همین قضیه را گفتم و الان یک سال و نیم از عمر دولت تدبیر و امید میگذرد و یک نفر نیامده که بگوید زیرساخت های شما نابود شده و چه خبر است.
 
یک تحلیلی دوره آقای احمدی نژاد این بود که قضیه بگذارند برای سال بعد. اول با این کار شروع کردند که هیچ کار نشده است.من دیدم که اول باید این طلسم بشکند، این که چیزی نشده یک ژست سیاسی برای کشورهای خارجی است که ازین لحاظ که ما نیازی به دشمنان خارجی نداریم بهتر بود، اما برای داخل خوب نبود.هدف اساسی من شکستن این طلسم بود و با هرطریق ممکن این فضا را شکستم. از آبروی خود گذشتم و از سربازی و بسیجی خودم تمام گذاشتم و از آبروی شخصی خودم مایه گذاشتم تا این طلسم شکست که نه، یک منطقه نابود شده، 300 روستا ویران شده و نزدیک 12هزار خانه صددرصد تخریب شده و نمیشود گفت چیزی نشده، بعد اینکه این فضا شکست، جلسه ای با آقای احمدی نژاد داشتیم ،این تفکر جهادی که مقام معظم رهبری امر فرمودند که جز سرلوحه امسال و بقیه سال ها در برنامه های توسعه اقتصادی باشد، بحث کلانی است که دوستان نتوانستند حتی بحث ایثار و شهادت و الگوهایی که از جنگ می بایست می گرفتیم را کامل جا بیاندازند.تفکر جهادی را در بحث تولید اقتصادی  و اقتصاد مقاومتی هم باید تعمیم می دادیم.

 

 

 


در جلسه هیات دولت، مطرح کردند که بازسازی زلزله بماند برای سال بعد و کانکس هایی به مردم بدهیم و اگر بشود سال 92 شروع به بازسازی می کنیم. من فضا را خیلی سخت دیدم و گفتم اگر مردم زمستان بیرون بمانند همگی کشته می شوند و همه احشام آنها کشته می شود و همه اقتصاد منطقه از بین می رود.
 
مدیریت جهادی در بازسازی مناطق زلزله زده

آقای احمدی نژاد گفتند که من رای میگیرم.بعد از اینکه من صحبت کردم و فضارا تحلیل کردم، آقای احمدی نژاد گفتند که ما امسال شروع می کنیم، 6ماه از سال هنوز باقی می ماند هرچه در توان داریم میسازیم و اگر کاری باقی بماند سال بعد انجام می شود.رای گیری انجام شد و درست است که تعداد افرادی که رای دادند قابل قبول نبود ولی احمدی نژاد گفت تصویب شد.این بحث تفکر جهادی بود  و کار خوبی هم در منطقه انجام شد و در زمستان من دیدم که کسی از سرما نابود نمیشه و احشام از بین نمی رود. این فضای خیلی خوبی بود برای من و امیدوار کننده بود و من در مصاحبه ای گفتم نگرانی و دلهره ای ندارم، نه اینکه کار تمام شده بود، ما کانکس هایی داده بودیم که دو خانواده هم می توانست به آن پناه ببرد ویا خانه هایی که ساخته شده بود می توانست تمام خانواده های روستا را دربرگیرد و از وضعیت بحرانی و برف شدید پوشش می داد.
 
الان فضا در سایه همان تفکر جهادی که مدیران استانی آن دوره داشتند و در کلیت قضیه شاهد افرادی که تلاش و زحمت کشیدند و افرادی که نخوابیدند و شب نیز کار کردند، افرادی که با ضدیخ کار میکردند،بودم و کاری انجام گرفت که در هیچ کشوری سابقه نداشت.یعنی ما فضا را مدیریت می کردیم.

یک فضای بدی هم آن موقع به وجود آمده بود که می گفتند بخش خیرین و سرمایه گذاران بخش خصوصی را برای ایجاد تناقض بین ساختمان هایی که دولت می سازد و آنها می سازند و فرهنگ جدیدی ایجاد می شود وارد نکنیم.دولت که نمی تواند همه را بسازد که آن فضا هم در آن دوره شکست. اینها را دادیم به بخش کارهای فرهنگی، مساجد، خانه های بهداشت. الان فضایی که می خواهم خدمتتان عرض کنم که اخیرا هفته گذشته هم 5 میلیون تومان به تمام خانه های ناقص تخصیص یافت علی رغم اینکه فکر می کردم دیگر نیازی هم نیست ولی یک عده خانه های ناقص مانده بودند.نزدیک 18 هزار واحد خانه ساخته شده است.
 
آناج: 5 میلیون تومان را دولت تصویب کرده بود؟


بله، جز نیازهایی که ما درخواست کرده بودیم برای اجاره نشینانی بودن که زمین داشتند و میخواستند خانه بسازند، وامی که به آنها داده بودیم که با تخصیص این 5 میلیون تومان کار آنها پایان می یافت.
 
آناج: 18 هزار واحد در دولت قبل بود؟

 
کلا تا به امروز18 هزار واحد ساخته شده است. البته در دولت جدید کار زیادی نمانده بود، بخصوص در بخش مسکن. در بعضی زیرساخت ها مانده بود.اگرهم مانده بود به 5 میلیون تومان تصویبی از بحث مدیریت بحران محدود میشد و خیلی از کارها قبلا انجام شده بود.18 هزار واحد خانه ساخته شده بود که من احساس میکنم اگر تشریف بیاورید به روستاهای زلزله زده که قبلا میرفتم وفضایی که الان مجسم میکنم میبینم صددرصد فرق کرده است.خانه هایی که آنجا ساخته شده، خیرینی که می آمدند، سرمایه گذار بخش خصوصی که وارد شده ، سازمان ها، ادارات و وزارت خانه ها بانک ها که وارد شدند. نزدیک 600 کلاس درس در منطقه ساخته شده یعنی نیاز اصلی منطقه ارسباران از بحث بنیه های مسائل علمی و فرهنگی تامین شده است.

نیاز علمی منطقه تا دو دهه آینده در بازسازی تکمیل شد

روستاهایی داشتیم که نزدیک 200 خانوار جمعیت داشت و خانه بهداشت نداشت ، نزدیک 80 خانه بهداشت با کمک بانک ملی، کشاورزی ، سپه، صادرات، ساخته شد. خیرین عزیز، سرمایه گذاران، بخش خصوصی و هرجلسه ای که در تهران میشد هدایت می کردیم به سمت منطقه و سریع دستشان را به فرمانداری ها میدادیم  تا کلاس های درس ساخته شوند.یعنی تا 15 20 سال دیگرنیاز اساسی ما برای بحث مدارس و کلاس ها رفع شده است.
 
آناج: انتقاداتی وارد است که میگویند روستاها براساس طرح تفضیلی روستا ساخته نشده است؟
 
درست است، من یک عده نگرانی هایی دارم.بستر های هادی روستایی که محورهای اصلی آن این بود که روی گسل ساخته نشوند ولی ما توان آن را نداشتیم.اگر ما مصوبه دولت را  می گرفتیم و روستا را به جای دیگرانتقال می دادیم، کار می ماند.ما فقط توانستیم 4 روستا را انتقال دهیم که می دانستم روی گسل اصلی بود و بقیه را نتوانستیم که الان هم روی گسل اصلی ساخته شده، البته ضریب شکنندگی ساختمان ها بالا رفته  و برای 6 تا 7 ریشتر ساختمان ها را مقاوم کرده ایم.
 
در بحث مساجد، روستایی داشتیم که قبلا مسجد نداشت و الان دارای مسجد است. با 2 میلیاردی که اخیرا گرفتیم، به مساجد روستایی دادیم و کلی کار انجام گرفته است.
 
اداره کل مخابرات استان در مناطق زلزله زده نزدیک به 25 روستا ساخت که کار بزرگی بود وبقیه اداره کل ها همین کار را انجام دادند.
 
به عنوان یک روستازاده به کار وارد می شدم و به محله محله ها سر میزدم مثلا از اول ورودی روستا وارد و تا آخر روستا پیاده کنترل می کردم.الان فضا صددرصد تغییر یافته ولی نگرانی هایی هم داریم از جمله بحث زیرساخت ها.مسیر قنات ها تغییر یافته و حرکت زمین مسیر قنات هارا تغییر داد، بحث راه های روستایی، بحث شکسته شدن پل ها که مشکل اساسی منطقه است برای آینده ما.
 
آناج: تدبیری برای این مشکلات شده؟

ما نیازهای ضروری منطقه را بررسی  و پیگیری می کنیم و کار نماینده همین است.همه نکات ریز را در دفترچه خودم می نویسم و درقالب نامه ای انعکاس می دهم و می شود گفت دفتر 21 ام من است.
 
آناج: در خصوص گزارشاتی که فرستاده اید، عملی هم صورت گرفته است؟
 
بله،5 میلیون تومان تخصیص یافته براساس همین قضیه بوده و بحث تمام برنامه های کمک بخصوص ماده 10 و 12 که بحث مدیریت بحران و حوادث غیرمترقبه است و تمام پول هایی که اختصاص می یابد براساس همین مکاتبات انجام می گیرد.بحث ماده 180 که اختصاصا در دست نمایندگان و مسئولین بوده، یک قسمتی از پول را براین محور گذاشتیم که مشکلات جبران شود.به عنوان مثال 5 میلیارد تومانی که اخیرا به بیمارستان هریس داده شده در سایه همین اقدامات بوده که ما احساس می کردیم بیمارستان هریس که بعد از  15 سال ساخته شده بود ایمن نبود.شرکتی بیمارستان هریس را ساخته بود و یک سال بود که مورد بهره برداری قرار گرفته بود که زلزله آمد.به خانه های خشتی کنار بیمارستان آسیب وارد نشد ولی بیمارستان صددرصد تخریب شد.بیمارستان هریس در یک مدرسه است، خیرین آمدند یک فضای بهداشتی در آنجا بسازند که نتوانستند و نصف و نیمه رها کردند و ما آمدیم از دولت اعتبار گرفتیم همان طور که گفتم بحث مکاتبات تاثیرگذار است و پیگیری ها در محور همین قضیه بوده است.
 
اختصاص 6 اعتبار کلان به منطقه اهر هریس

در بحث صنعت،در سایه پیگیری ها از صندوق توسعه ملی و بنیاد برکت ؛6 اعتبار کلان به منطقه اهر هریس گرفتیم مثلا 300 میلیون یورو به سیکل ترکیبی،8 میلیارد و 10میلیارد به دو صنعت اهر و بنیاد برکت 30 میلیون تومان به توسعه صنعتی منطقه داد.همه اینها در سایه آن مکاتباتی است که برمبنای شناخت قبلی و براساس ضعف و نیازهای منطقه انجام دادیم، صورت می گیرد و باید اینطوری باشد، یعنی شناختی از نیازهای منطقه نداشته باشند که نمی توانند کاری انجام دهند.
 

بیمارستانی که 15 سال وقت برد، یک سال و نیمه از صفر ساخته شد


بیمارستان هریس به بیمارستان 64 تخت خوابی هریس تبدیل می شود، و تا یکی دو ماه آینده فاز آخر آن یعنی طبقه سوم آن ساخته و بیمارستان آماده تحویل می شود.بیمارستانی که 15 سال وقت برده بود در یک سال و نیم ساخته شد.

درکل بحثی که مقام رهبری فرمودند که از زلزله به عنوان سکوی پرش منطقه استفاده کنید ما همین کار را انجام دادیم.نه تنها مشکلات ناشی از زلزله حل شد، بلکه نیازهای منطقه که با بحث زلزله گره خورده بود، و ارتباطی با آینده منطقه داشتند که به تعبیر مقام معظم رهبری سکوی پرش منطقه بوده استفاده کردیم و فضای مطلوبی در منطقه ایجاد شد.
 
آناج: چنین مطرح می شود که زلزله ارسباران خسارات کمتری نسبت به زلزله های دیگری بود که در کشور رخ داد اما بزرگنمایی بیش از حد این واقعه منجر به گسیل سرمایه به این مناطق شد؛ نظر شما در این مورد چیست؟ همچنین نظرتان را در مورد جو سازی های برخی نماینده های قوم گرا بفرمایید که ادعا دارند خیلی از مردم زلزله زده هنوز هم در سرمای زمستان صاحب خانه نشده اند.

در این واقعه مقام معظم رهبری برای همه ی ما بصیرت ایجاد کردند و در موقعی که ما به خاطر حفظ منافع کشور سکوت کرده بودیم فرمودند دست روی دست نگذارید و از این تهدید  به عنوان فرصت استفاده کنید و آن را سکوی پرش منطقه بدانید.

در ابتدای کار برخی چنین وانمود کردند که گویی هیچ اتفاقی نیافتاده است اما من خود که از همین منطقه ی ارسباران هستم، می دیدم که اگر مردم به همین صورت رها شوند می میرند. لذا باید این اتفاق می افتاد تا مردم را همین گونه رها نکنند. مگر نه آقای نجار طی یک مصاحبه تلفنی اعلام کردند که هیچ اتفاقی نیافتاده است! من از ایشان پرسیدم واقعا هیچ اتفاقی نیافتاده است یا شما ژست سیاسی گرفته اید؟! گفت واقعا هیچ اتفاقی نیافتاده است! من که به چشم می دیدم اتفاقات زیادی افتاده است، قهر کرده و از مینی بوس پیاده شدم.

با توجه به فضای سیاسی حاکم بر استان ما اگر ذره ای در این مورد بی توجهی می شد مشکلات بزرگی رخ می داد. لذا من این وظیفه را یک جهاد پنداشتم و هنوز هم چنین می پندارم. نماینده باید در کنار حفظ حریم و حرم انقلاب و نظام اسلامی و ارزش های آن، باید حقوق مردم را نیز از حاکمیت مطالبه کند. اکنون نیز اگر ببینم در هر زمینه ای مثلا انرژی هسته ای و ... منافع ملی به خطر می افتد، بازهم همان گونه که در زلزله ارسباران حقوق مردم را با حنجره، مطالبه و فریاد می زنم . حق مردم را می خواهم.

ادعای رسانه های قوم گرا مبنی بر کانکس نشینی دروغ است

اگر برخی از رسانه های قوم گرا ادعا دارند که هنوز هم در مناطق زلزله زده کانکس نشین داریم، دروغ است و من به صراحت می گویم که در روستاهای هریس 90 درصد بناها و در اهر 80 درصد آن نوساخته است و در این روستا ها یک نفر هم کانکس نشین وجود ندارد. البته شاید افرادی باشند که محل زندگی شان در تبریز باشد اما هنگام کاشت و برداشت محصول به روستا رفته و در کانکس به سرببرند که باید بگویم این فرد حتی حقش نبود که کانکس بگیرد اما اگر گرفته نوش جانش و اگر بخواهد خانه هم بسازد ما آماده ایم که به او وام بدهیم.

آناج: لطفا در مورد عدم اتفاق نظر نماینده های منطقه و تبریز بر سر مس سونگون و همچنین عدم حمایت شرکت ملی مس از این معدن توضیح بدهید.

در مورد مس سونگون باید بگویم ما نسبت به این قضیه نگاه ملی داریم؛ بدین معنی که اگر من به عنوان نماینده ببینم که در اهواز یا شهر دیگر فضایی را نابود می کنند تا برای یک قشر خاص منبع درآمد ایجاد کنند، نباید ساکت بنشینم.

همان طور که می دانید قسمت اعظم مس سونگون به سهامداران فروخته شده است و درآمد آن ملی یا برای استان آذربایجان شرقی نیست. دومین موضوعی که مردم باید بدانند بحث خام فروشی این معدن است و همه ی مواد تولید شده با ماشین یا قطار  از بندر عباس صادر می شود که این به منفع منطقه و کشور ما نیست و مقام معظم رهبری نیز فرموده اند از خام فروشی جلوگیری شود.

سومین موضوع مطرح حول این محور این است که علاوه بر اشتغال و تولید به مسائل زیست محیطی توجه شود. بهره برداری روباز از معدن قانونی نیست چرا که در این صورت مراتع و جنگل های ارسباران از بین می رود تا منفعت عده ای سهامدار تامین شود. متاسفانه این کار در چند صد هکتار انجام می گیرد!

علاوه بر این مشکل دیگر ایجاد بی تعادلی در صفحات زمین است و همین موضوع موجب فعال شدن گسل های منطقه و سیصد برابر شدن زلزله ارسباران و آذربایجان شده و اولین تهدید متوجه تبریز است. با اتفاقات و انفجارهایی که در این جا رخ می دهد و برداشت های خاکی که انجام می گیرد تهدید زلزله ای را در منطقه ما افزایش می دهد.

فرزندان روستای زرین کاپ به مرض خاصی مبتلا شده اند که ناشی از اثرات همین موادهای اسیدی است

در کنار رودخانه ی ارس سد زرین کاپ وجود داشت و مواد آلاینده و سمی و کشنده مس سونگون پشت آن جمع می شد. لذا کشورهای حاشیه ای ارس و خزر شکایت کردند و با حذف این سد آن را به منطقه ارسباران آوردند که اکنون سه سد احداث کرده اند که در اهر و هریس است و با شکستن سد این مواد آلاینده در 15 روستا جاری شد. این گونه خطرات و همچنین نفوذ این مواد در آب های زیرزمینی منطقه ما را تهدید می کند. در حالی که هر سد سه برابر سد قبلی شکسته شده است؛ یعنی 27 برابر گذشته در منطقه سد احداث شده است. فرزندان روستای زرین کاپ به مرض خاصی مبتلا شده اند که ناشی از اثرات همین موادهای اسیدی است. همه ی این خطرات به دلیل سود بردن سهامداران است و ما هیچ ابایی از فاش کردن آن نداریم.

آناج: آیا سهامداران ایرانی هستند؟

سهامداران فقط ایرانی نیستند و بین آن ها سهامداران خارجی نیز وجود دارد. سهامداران چه ایرانی باشند و چه خارجی، عده ای پولدار هستند که با نابود کردن منطقه می خواهند منافع شخصی خود را تامین کنند.

آناج: مگر معادن استراتژیک را دولت تملک نمی کند؟ چرا مس سونگون در اختیار  سهامداران بخش خصوصی قرار دارد؟

منفعت طلبی عده ای خاص شرایطی را به وجود آورده است که جنگل های ارسباران از بین می رود، آب سد ستارخان آلوده شده است و از بین رفتن مراتع و آب های زیرزمینی و بارش های اسیدی منطقه همه و همه ناشی از همین منفعت طلبی هاست و من به عنوان نماینده مردم در مجلس به 20 مرجع شکایت کرده ام و اکنون به حمدالله موضوع مطرح شده است. روستاهایی مثل بخشایش آب برای خوردن ندارند! ولی سهامداران فقط به فکر سود خود هستند.

آناج: مس آذربایجان چرا تعطیل شد؟

در مورد اختلاف بین نمایندگان نیز باید بگویم عده ای از نمایندگان هستند که این موضوع منفعتی برای شهر آن ها ندارد مثل اهر علیرغم اینکه خسارت عمده ای پرداخت می کند هیچ نفعی از مس سونگون نمی برد؛ مثلا قسمت اعظم ،(نزدیک 140 نفر) کشته های جاده ی اهر هریس، ناشی از تصادفاتی است که تریلی های حمل مواد کنستانتره به مرز، ایجاد کردند. در اثر این تریلی ها جاده ناامن و موجب بروز تصادف شده بود. این مردم بدین طریق خسارت پرداخت می کنند اما هیچ نفعی نمی برند در حالی که طبق قانون باید به منطقه 20 درصد عوارض پرداخت کنند.برعکس عده ای هم از مس سونگون سود می برند. در نامه ی خود به وزیر نیز نوشته ام که عده ای تشکیل گروه داده و بهره برداری کلانی از مس سونگون می کنند.مگر قرار نبود که مس آذربایجان تشکیل شود اما  چرا ده روز پس از تشکیل تعطیل شد؟! چه کسی آن را تعطیل کرد؟! چرا کسی پیگیر این موضوع نیست؟! مگر این طرح به دستور وزیر و به دست رئیس کل مس آذربایجان منصوب نشد؟! مگر در این راستا دفتر راه اندازی نشده بود؟! همان منافع طلب ها بودند که آن را تعطیل کردند.

آناج: آیا این افراد مناصب دولتی دارند؟

بله؛ آن ها افرادی هستتند که در این استان مسئولیت دارند الان نمی توانم این موضوع را فاش کنم چون به آقای وزیر قول داده ام اما اگر به موضوع توجه نشود فاش می کنم ولو اینکه دوره بعد اجازه کاندید شدن به من ندهند. چون قرار نیست عده ای نفع ببرند و عده ای خسارت بدهند. طبق گزارش دلسوزانه ای که آقای استاندار ارائه کردند، 360 صنعت در استان ما نابود شده اند! پس کجا هستند آقایانی که مدعی صنعت هستند؟! چرا به اینها رسیدگی نمی کنند و همه به مس سونگون روی آورده اند؟! عده ای از نمایندگان و مسئولین استانی از این امر استفاده می کنند تا به سود برسند و عده ای نیز مظلومانه تماشاگر این اقدامات هستند.

آناج: پیشنهاد شما برای حل مشکل مس سونگون چیست؟

این موضوع یک موضوع ملی است و به نظر من هر کس هزینه زیادی در این زمینه می پردازد باید سود نیز ببرد. اگر این معدن ملی است، به صورت ملی از آن بهره برداری کنند و حقوق منطقه را نیز طبق قانون معادن بپردازند.

علاوه بر این باید از استفاده های سوء افراد  جلوگیری شود و این طور نباشد که عده ای حریصانه کسب منفعت بکنند و عده ای دیگر از حق خودشان محروم باشند. اصلی ترین خسارت ناشی از ازبین رفتن جنگل های ارسباران همان زلزله ای است که در منطقه رخ داد، همان سیلی است که در آینده به راه می افتد، فعال شدن گسل هایی است که اول از همه باغمیشه ی تبریز را نابود خواهد کرد.

آناج: آیا اقدامی جهت ملی شدن معدن انجام داده اید؟ آیا تا به حال با واگذاری یک معدن استراتژیک به بخش خصوصی مخالفت کرده اید؟

 


در این مورد من 4 سوال از وزیر صنعت و معدن پرسیده ام که اگر در صحن علنی مطرح شود مطمئنا خیلی از این قضایا را در صحن علنی فاش خواهم کرد و اجازه نخواهم داد که به کمیسیون محدود شود چرا که بیشترین خسارات را تبریز و دیگر شهرها پرداخت می کنند.

آناج: به نظر شما تعطیل شدن معدن بهتر از بودن آن در دست بخش خصوصی است؟

من طالب تعطیلی معدن نیستم بلکه معتقدم باید به خوبی و به صورت ملی و توسط مسئولان مدیریت شود و از بهره برداریهای شخصی جلوگیری به عمل آید. من مخالف تعطیلی معدن هستم اما اگر قرار است بهره برداری شخصی از آن صورت بگیرد تعطیلی آن بهتر است.

آناج: آیا وضعیت جاده اهر هریس پیگیری شده است؟

ما باید کاری می کردیم که این مورد نیز جزء پروژه های مهر ماندگار در زمان آقای احمدی نژاد می شد. اولین کاری که در بدو ورود به مجلس انجام دادم این بود که این طرح را در قالب مهر ماندگار مطرح و بدین منظور 5 میلیارد و 600 میلیون تومان اعتبار دریافت کردیم. پس از تغییر دولت، سال اول 6میلیارد تومان و برای سال دوم نیز 6میلیارد تومان اختصاص یافت و بر اثر فشارهای وارده امسال این مقدار به 15 میلیارد تومان افزایش یافت. در مجموع پس از ورود من به مجلس نزدیک 50 میلیارد تومان به صورت مستقیم و غیرمستقیم به این جاده اعتبار دریافت کرده ایم.

جاده فوق سه قسمت می باشد که قسمتی از اهر تا گویجه بل، قسمتی از گویجه بل تا خواجه و قسمت دیگر از خواجه تا تبریز است. پروژه خواجه تا تبریز خیلی کند پیش می رود، اما قسمت اهر تا گویجه بل صد در صد در حال اتمام است. قسمت وسط نیز کم هزینه ترین بخش کار است و از باند قدیم نیز استفاده شده است اما به نظر من با 40 یا 50 میلیون تومان می توان کار آنجا را به اتمام رساند.

وزیر راه در آستانه تصادف در جاده مرگ اهر-تبریز

با توجه به تغییر مدیریت در استان باید همان حساسیت قبلی نسبت به کار جاده ایجاد شود. با تصادف اخیری که اتفاق افتاد و پنج نفر از همشریان ما در داخل ماشین گرفتار آتش شدند، تا حدی حساسیت مذکور به وجود آمد. ما دو بار تا به حال آقای آخوندی را با ماشین به این منطقه کشاندیم که یکبارهم نزدیک بود ماشین خودشان تصادف کند!


در این مورد تفکر جهادی در مدیران استانی به چشم نمی خورد/ نگرانم با نزدیکی انتخابات موضوع جاده مرگ کمرنگ بشود

ادعای من این است که با 11 میلیارد تومانی که از ماده 180 برای سال 94 اختصاص یافته و 15 میلیارد تومانی که از اعتبار ملی در نظر گرفته شده و با قیرهایی که لحاظ شده است (در مجموع با 30 میلیارد تومان) کار جاده به جایی نمی رسد و این مقدار کافی نیست، مخصوصا این که در این مورد تفکر جهادی در مدیران استانی به چشم نمی خورد. من نگران این هستم که با نزدیک شدن فضای انتخاباتی موضوع جاده کمرنگ تر شود. از طرفی برخی افراد نسبت به منطقه خودشان تعصب دارند و به مناطق دیگر اهمیت نمی دهند و چون این جاده از شهر خودشان نیست لذا به مشکلات آن دامن می زنند و من در بدنه مدیریتی راه و ترابری استان شاهد حضور و اقدامات این گونه افراد هستم و می بینم که چگونه سنگ پرانی می کنند. از طرفی مشکلات مالی نیز متصور است که نگرانی ما را نسبت به این موضوع افزایش می دهد که مبادا پرکشته ترین جاده استان آذربایجان شرقی(که پارسال 147 نفر در این جاده جان سپرده اند) سازماندهی نشود.

آناج: کار پیمانکار قسمت خواجه تا تبریز به کجا رسیده است؟

مدیران تبریز پیگیر این موضوع هستند و آقای پورمهدی در این مورد بیشترین تلاش را کرده اند و از بنیاد مسکن نیز به خاطر کمک هایشان در زلزله تشکر می کنم.

پیمانکاری که بود، کار زیادی انجام نداده اما اگر برای فاز وسط از قرارگاه خاتم استفاده کنیم و بنیاد مسکن نیز(طبق دستور وزیر) وارد کار شود امیدوارم با فراهم شدن زمینه های لازم در سال 94 این امر به انجام برسد. اما من نگران هستم چون توجه لازم به موضوع جاده معطوف نشده است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ن : یعقوب کامرانی
ت : چهار شنبه 17 دی 1393


محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.