وقتي مردم سالاري در ريل تحزب نيفتاده و در انتخابات به جاي احزاب، اشخاص و به
جاي افكار، افراد رقابت مي كنند، نمي توان اميد چنداني به شكل گيري مجموعه ها و
روش هاي مديريتي كارآمد داشت. احزاب در طول زمان شناخته مي شوند و مردم روش و منش
آن ها را مي شناسند و مي توانند همواره به ارزيابي عملكرد آن ها بپردازند اما وقتي
براي مثال، به جاي احزاب، افراد وارد انتخابات شوراهاي اسلامي شهر مي شوند، ديگر
چه جاي روش و منش و شناخت است؟ چند قرن طول مي كشد تا افراد مختلف وارد انتخابات و
شوراي اسلامي شهر بشوند و امتحان پس بدهند. حالا در اين ميان افرادي آمدند و
بدكردار از آب در آمدند. مي روند و تمام مي شوند اما وقتي حزب آمد و رأي گرفت،
عملكردش در معرض ارزيابي مردم است و خوب يا بد نمي تواند از افكار عمومي پنهان شود
و فرار كند. اگر در كشور ما احزاب قوي و تثبيت شده وجود ندارد، حداقل دو جريان
شناخته شده در افكار عمومي مورد توجه هستند و رقابت بين اين دو جريان مي تواند
معنايي حداقلي از رقابت داشته باشد و گرنه رقابت افراد همسان و همشكل و امر انتخاب
ميان آنها كه معنا ندارد انگار كه چند پيراهن همرنگ و همشكل و همدوخت و همجنس روي
پيشخوان گذاشته اند كه يكي را انتخاب كنيد. با اين همه اگر هنوز به آن مرتبه و
مرحله ي مهم نرسيده ايم و انتخابات شوراي اسلامي داريم و افرادي خود را نامزد اين
انتخابات مي كنند، چه بايد كرد؟ چه كساني بايد به شوراي اسلامي شهر راه يابند تا
شهر به خوبي مديريت شود و توسعه يابد؟ و يا اين كه شهر از حالت امروز خود عقب تر
نرود؟
در نگاه اول بايد ديد افراد از قصد خود براي ورود به شورا چه انگيزه اي دارند؟
آيا قصد خدمت دارند؟ آيا توانايي و ايده هايي دارند كه مكلف شده اند به شهر خود
خدمت كنند؟ آيا توان علمي و سابقه فعاليت مديريتي لازم را دارند؟ آيا مي توانند
نظر و رأي حداقل نيمي از جمعيت شهر را جلب كنند و يا اين كه با حداقل رأي و در حد
نمايندگي ساكنان يك محله وارد شوراي شهر مي شوند؟ در شهر های کوچک متأسفانه افكار عمومي
به قوت لازم شكل نگرفته و كسي كه بتواند فكر اين همه را همزمان به
يك موضوع جلب كرده و وجدان جمعي را حول مطالبات و منافع مشترك به حركت وا دارد،
وجود ندارد و البته بستر لازم هم هنوز فراهم نشده است و لذا افرادي در حد نمايندگي
يك محله وارد شوراي شهر مي شوند و آن گاه مي خواهند براي يك شهر مؤثر واقع شوند كه
صدالبته شدني نيست.
حال در اين ميانه ي راه مي توان به افرادي رأي داد كه؛ تقوا، درستكاري و امانت
داري شان براي مردم محرز است، شهر را با تمام ويژگي هاي فرهنگي اش مي شناسند، از
مسائل عمران و رشد و توسعه ي شهري آگاهي دارند، خرده شيشه اي در انگيزه ي
كانديداتوري شان وجود ندارد، عضويت در شورا را تا حد كسب مال و شهرت و مقام پايين
نياورند، كار جمعي كردن را بلد باشند و مخالف خود را تحمل كنند و انتقاد پذير
باشند، شجاعت لازم براي دفاع از منافع شهر را داشته باشند، توان رايزني و همكاري
با مجموعه مديريت شهري را
داشته باشند و..
یوخا
نظرات شما عزیزان: